“به گزارش خط شمال” موضوع جمعیت با جنبههای متعدد زندگی ما انسانها اعم از ابعاد خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی، دینی، زیست محیطی، غذایی، درمانی بهداشتی، و … در هم تنیده است. لیکن، امروزه در بسیاری جوامع از جمله در کشور ما، نقش و جایگاه جمعیت و مولفههای آن مانند ازدواج، طلاق، فرزندآوری، مهاجرت و … بیش از هر چیز دیگری با مسایل اقتصادی و فرصتهای شغلی پیوند خورده است که اینک با شیوع ویروس جهانی کرونا، این چالشهای اقتصادی جمعیت تشدید شده است. به همین سبب، در این یادداشت کوتاه نیز بهطور مشخص، مناسبات بین جمعیت و اقتصاد و ملاحظات جمعیتشناختی مرتبط با رشد اقتصادی را کانون اصلی توجه قرار میدهم که بدون تردید ابعاد متعددی که در بالا ذکر شد را نیز در بر میگیرد.
رویکرد اول: فرصتهای جمعیتی
رویکرد اول مبتنی بر یک نگرش مثبت و خوشبینانه در زمینه روابط بین جمعیت و اقتصاد است. مطابق این رویکرد، از اصطلاحات و مفاهیمی همچون پنجره جمعیتشناختی فرصت یا هدیه جمعیتشناختی یا همان پدیده موسوم به موهبت یا منفعت جمعیتشناختی(The Demographic Dividend) بهره میگیریم که مربوط به ساخت و ترکیب سنی جمعیت یک کشور است. به این معناکه در کشورهایی مثل کشور ما که نسبت قابل ملاحظهای از جمعیت آنها را جوانان و افراد واقع در سنین فعالیت اقتصادی تشکیل میدهند، در واقع یک پنجرهای به روی این دسته از کشورها گشوده میشود و بهطور بالقوه از یک فرصت طلایی و هدیه استثنایی بهرهمند میشوند که میتوانند از این پتانسیل جمعیت جوان و بالقوه فعال اقتصادی برای توسعه و بهبود جامعه استفاده کنند. این رویکرد در کتاب جمعیتشناسی اقتصادی همراه با بررسی نمونههای واقعی و تجربیات تاریخی برخی کشورهای جهان به تفصیل بحث شده است. یک نمونه بسیار موفق آن مربوط به کشورهای شرق آسیا موسوم به ببرهای آسیا شامل سنگاپور، کره جنوبی، هنگ کنک و تایوان است که با برنامهریزیهای دقیق و سیاستگذاریهای مناسب در سطوح ملی و بینالمللی توانستند از همین پنجره جمعیتشناختی فرصت در راستای رونق تولید و رشد اقتصادی کشورشان استفاده کنند.
رویکرد دوم: چالشهای جمعیتی
رویکرد دوم به روی دیگر مناسبات بین جمعیت و اقتصاد مینگرد بدین معناکه باید واقعبین و جامعنگر باشیم و احتمالات و واقعیات دیگر را از یاد نبریم. بهعبارت دقیقتر، این پنجره جمعیتشناختی برای همیشه باز باقی نمیماند و این فرصت طلایی و هدیه جمعیتی مربوط به خیل عظیم جمعیت جوانان برای همیشه موجود نخواهد بود. همانطوریکه “فصل خندان بهاری” نیز برای همیشه ماندگار نیست و لاجرم جای خود را به “فصل خزان پاییزی” و سپس به “فصل لرزان زمستانی” خواهد داد. بنابراین، چنانچه تمهیدات و امکانات لازم در عرصههای آموزشی و تحصیلی، اقتصادی و شغلی، تشکیل خانواده و غیره بر پایه برنامهریزیهای علمی و سرمایه گذاریهای ملی و بینالمللی فراهم نشوند، درآنصورت جامعه با چالشهای جدی و مسایل فزاینده ناشی از رشد تورمی جمعیت جوانان(Youth Bulge) روبرو میشود و زمینههای لازم برای افزایش و گسترش بیکاری، طلاق، مهاجرت متخصصان، جرایم، ناامنی، خشونت و ناآرامیهای سیاسی اجتماعی و … شکل میگیرد که یقینا نه تنها با رونق تولید و توسعه و رشد اقتصادی سازگاری ندارد، بلکه به افزایش و گسترش فقر و رکود اقتصادی نیز منجر میگردد. گفتنی است که چالشهای اجتماعی و ناآرامیهای سیاسی ناشی از رشد تورمی جمعیت جوانان، به تفصیل در کتاب جمعیتشناسی سیاسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه و جمعبندی:
در جمعبندی دو رویکرد فوقالاشاره، میتوان گفت که در کشور ما نیز لازم است هرچه سریعتر این بهار جمعیتی یعنی همین پنجره جمعیتشناختی فرصت اقتصادی را دریابیم و قدر آن را به خوبی بدانیم چون خوشبختانه کشور ایران در حال حاضر کماکان دارای یک ساختار سنی جمعیت جوان است. البته، موفقیت در این عرصه نیازمند برنامهریزیها و اقدامات متعدد است که در صدر آنها، نگاه علمی و تخصصی و بهرهمندی بیشتر از متخصصان کشور مانند جمعیتشناسان، اقتصاددانان، جامعهشناسان و سایر متخصصان در رشتههای متعدد علمی است که دانش و تجربه لازم را دارند و همچنین لازم است تا ماهیت و مقتضای سنین جوانی مانند ازدواج و اشتغال نیز بطور جدیتر بهعنوان دغدغه برنامهریزان، سیاستگزاران و مسوولان جامعه باشد.
در پایان این یادداشت کوتاه نیز بسیار مشتاقم تا به جملات زیبا و پرمعنا که بیش از 200 سال پیش توسط اندیشمند بزرگ، نیکولاس کندورسه (1743-1794) بیان شد، اشاره نمایم که به سادهترین و شیواترین زبان، بر اهمیت و ضرورت جمعیت بهتر در مقایسه با جمعیت بیشتر و بهعبارتی دیگر، بر غلبه و برتری گفتمان کیفیت جمعیت بر گفتمان کمیت جمعیت تاکید میکند:
-
در آینده، انسانها به این آگاهی خواهند رسید که اگر وظیفهای در قبال آیندگان خویش دارند، این وظیفه آن نیست که فقط آنها را بهدنیا آورند، بلکه آن است که به آیندگان خویش شادمانی عطا کنند. در همین چارچوب، ما هم خودمان را متعهد و ملزم بدانیم تا میراثی را که به نسلهای آینده واگذار میکنیم بهتر یا حداقل، برابر با میراثی باشد که ما خودمان از پیشینیان خویش دریافت کردهایم.
دکتر یعقوب فروتن دانشیار جمعیتشناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران