15

دلایل کاهش کارایی در خانواده/ کودکان در تعامل با والدین اعتماد بنفس خود را ساخته و عزت نفس را پرورش می‌دهند

  • کد خبر : 10867
  • ۰۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۹
دلایل کاهش کارایی در خانواده/ کودکان در تعامل با والدین اعتماد بنفس خود را ساخته و عزت نفس را پرورش می‌دهند
درگیری والدین بخاطر مشکلات گسترده خانواده موجب می شود تا کارایی پدر و مادر در هسته خانواده نادیده گرفته شده و یا حداقل برای ابعاد روانی، عاطفی و آموزشی آنان ارزش چندانی قایل نشوند.

به گزارش “خط شمال” اگر معیار عملکرد خانواده ها را بر تربیت صحیح فرزندان و هدایت نسل بعد بسوی شکوفایی قرار دهیم، این سوال پیش می آید چرا گاهی خانواده در انجام صحیح وظایف خود موفق نیست.

پدر خانواده بخاطر شغلی که داشت هفته ای دو شبانه روز را کامل از منزل غایب بود، مادر بود و دو فرزند پسر که با اختلاف سنی حدود 9 سال ؛ کمتر توانایی سازش با یکدیگر را داشتند، از طرفی مادر خانواده دغدغه پدر معتاد خود و درگیری های خانواده گسترده خود بخاطر اختلاف مالی همسرش با اعضای خانواده گسترده خود را داشت و از سویی دیگر ورشکستگی مالی چند سال گذشته علاوه بر مشکلات معیشتی، موجب افت پایگاه اجتماعی و درگیری های درونی پدر و مادر خانواده 4 نفره شده بود.

مرد خانواده بلافاصله پس از شیفت مجبور به همکاری با اسنپ در مسیر منزل و بعد از آن سرکشی از پدر پیر در بستر بیماری خود بود و طبق شیفت بندی ای که بین خواهر و برادران برقرار بود هفته ای دو شب را نیز در خدمت پدر بود، این درحالی بود که همسر و دو پسرش حاضر به رفتن مهمانی به خانواده مریض نبودند.

پدر با این حساب 4شبانه روز را کامل دور از خانواده هسته ای خود بود،مادر تنها با دو پسر با آن همه مشکل ظاهرا توان تربیت فرزندان را نداشت،به همین دلیل از پسر 17ساله خود می خواست تا گاهی مراقب برادر کوچک و بازی گوش خود باشد، درحالی که برادر بزرگ گاهی با ترحم به برادر خردسال خود نزدیک شده وبا وی بازی می کرد.

برادر بزرگتر بعد از مدت اندکی، در پی ناسازگاری برادر کوچک و درخواست های پی درپی و نابجایش در خصوص جلب توجه وی و یا درخواست بازی های متعدد از کوره در رفته و با پرخاشگری با وی برخورد می کرد و مادر خانواده با وجود همه مشکلات پس از مواجه با درگیری برادران با یکدیگر گاهی با جیغ و داد و گاهی با تنبیه بدنی و پرخاشگری و گاهی با تهدید سعی در مدیریت جو خانواده داشت. در چنین شرایطی فرزند ارشد خانواده دچار افت شدید تحصیلی شده ، پسر خردسال به دلیل نادیده گرفتن و ترس از مادر و برادر بزرگ خانواده دچار عقب ماندگی هوشی و افت تحصیلی در همان سال نخستین ورود به مدرسه شده و مادر نیز خود مجبور به استفاده از داروهای آرام بخش شد.

این درحالی است که پدر خانواده کمتر حال و حوصله ماندن درخانه و تحمل شرایط را داراست، اسنپ و نشستن پشت فرمان خودرو بهترین بهانه برای دوری از اعضای خانواده است.

نظر کارشناس:

وقتی از کودک 8 ساله آزمون هوش گرفته شد، نتیجه آزمون نشان داد که وی  نسبت به سن خود از نظر هوشی عقب است، در چنین شرایطی باید خانواده درمانی صورت پذیرد، عیب و مشکل خانواده در عملکرد باید مشخص گردد، اما با شرح حال گیری از اعضای خانواده و اجرای آزمون شخصیت بر روی کودک علاوه بر اینکه منابع استرس و نگرانی کودک مشخص شد، بلکه به عنوان روانشناس به عملکرد ضعیف اعضای خانواده در برقراری ارتباط با کوچکترین عضو خانواده پی بردم. درگیری والدین بخاطر مشکلات خانواده گسترده موجب شد تا کارایی خود بعنوان پدر و مادر در خانواده هسته را نادیده گرفته و یا حداقل برای ابعاد روانی،عاطفی و آموزشی آن ارزش چندانی قایل نشوند.

مادر دارای نگرانی ها و تعارضات درونی بخاطر پدر مریض و درگیری همسرش با برخی از اعضای خانواده خود و پناه بردن به بیرون از خانه و خانه پدری خود می باشد،پدر خانواده همچنین از نیازهای روانی و حتی فیزیولوژیکی همسر خود به عنوان مادر فرزندان خود توجهی نداشت،.

هر فرد برای اینکه بتواند عملکرد صحیح خود در خانواده را انجام دهد، باید مورد توجه اعضای خانواده بویژه منابع قدرت باشد، زن در خانواده بواسطه داشتن نوعی ارتباط میانی ، از این نظر که با فرزندان بیشترین ارتباط را داراست و پناهگاهی امن برای آنهاست و از سویی دیگر بدلیل ارتباط نزدیک با مرد خانواده مهمترین نقش را در سلامت خانواده داراست.

بسیاری از روانشناسان جایگاه مادر در خانواده را مانند موتور اتومبیل می دانند،اتومیبل بدون موتور عملا کارایی نداشته و نمی توان نام اتومبیل را بر آن نهاد، این درحالی است که همسرش در پی هجوم مشکلات از وی غافل شده و با نیازهای فیزیولوژیک و روانی و عاطفی وی بویژه نیاز به محبت،توجه و پذیرش غافل ماند،حال طبیعی است که این زن در انجام وظایف مادری و همسری خود تمرکز لازم را نداشته باشد.

در پی غفلت والدین فرزندان نیز در برآورده کردن نیازهای خود دچار مشکل شده اند، نیاز به بازی، نیاز به توجه و پذیرش، نیاز به تایید و برآورده شدن هیجانات از نیازهای اساسی فرزندان در مراحل مختلف رشد بویژه در دوران کودکی است. کودکان در تعامل با والدین اعتماد بنفس خود را ساخته و عزت نفس خود را پرورش می دهند، خانواده هرچه از کارایی بالا و جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار باشد، والدین توجه بیشتری در رفع نیازهای عاطفی و روانی و حتی آموزشی فرزندان داشته باشند ،آنان از زوایای مختلف رشد مناسبی را خواهند داشت.

هرچند عامل اقتصادی در رشد اعضای خانواده موثر است، اما غیبت مداوم پدر در خانواده، بی تاثیر بودن پدر در تربیت فرزندان و ارتباط ضعیف وی با نسل آینده و همچنین وجود پرخاشگری در خانواده و عدم درک یگدیگر توسط والدین و متشنج کردن جو خانواده بر پرخاشگری و افت تحصیلی و همچنین گرایش به رفتارهای پرخطر در فرزندان بویژه در دوره نوجوانی تاثیر دارد.

فرزندان هرچند خردسال باشند و از خزانه لغات پایینی برخوردار بوده که نمی توانند خواسته های منطقی خود را بر زبان بیاورند اما در اعماق ذهن خود متوجه اند که در پیرامونشان چه می گذرد وبه همان اندازه که شرایط بد و بر خلاف میلشان باشد ، از درون دچار تعارض شده و درگیری های فکری و استرس و اضطراب های سرکوب شده،مانع رشد فکری و آنالیز های درست در آنها شده و قدرت یادگیری و بخاطر سپاری مطالب را در آن ها پایین می آورد.

موضوع دیگری که باید مد نظر والدین باشد این است که فرزندان از روابط سرد،ضعیف و متشنج بین والدین خود رنج برده و خواهان آرامش در خانواده بوده و از صمیمیت والدین لذت می برند، با وجود والدین جدی، صمیمی و تاثیرگذار فرزندان رشد کرده و آنها را به عنوان الگوی خود می پذیرند.

نویسنده: سرهنگ دوم قاسم گرجی، مرکز مشاوره آرامش معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس مازندران.

لینک کوتاه : https://khateshomal.ir/?p=10867

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.