به گزارش “خط شمال”گاهی باید کسی یا کسانی باشند که راه را نشان داده و ما را به سوی آرزوها و استعدادهایمان سوق دهند. قطعا هر استعدادی برای شکوفا شدن باید در وهله اول کشف شود و کشف این استعدادها اگر در زمان و مکان درست خود یعنی دوران کودکی و نوجوانی اتفاق بیفتد روزهای خوب و غرورآفرینی را به ارمغان خواهد آورد.
در این مصاحبه به سراغ زنی رفتیم که در دنیای زنانه خود با مشکلات سر راه خود جنگید تا ثابت کند میتواند با تکیه بر تواناییهای خود و با روحیه خودباوری بالا به موفقیت برسد.
به سمت زادگاه بانوی قهرمان حرکت کردیم بعد از مسیر ۵۰ کیلومتری از فریدونکنار به روستای باغدشت شهرستان قائمشهر رسیدیم.
درابتدای محل یک بنر که به دیوار مسجد زده بود نظرمان را جلب میکند که نشان میدهد اهالی این محله افتخارآفرینی این بانو را تبریک گفتند.
با آدرسی که داشتیم به منزل این بانوی قهرمان رسیدیم و با استقبال گرم و صمیمی این خانواده رو به رو شدیم، انگار که چندین سال این خانواده ما را میشناختند درحالی که این اولین دیدار ما بود.
خانهای سنتی و ساده اما اهل خانه پر از صفا و صمیمیت، وقتی وارد اتاق این خانه شدیم عکسهای بر روی دیوار نظر ما را به خودش جلب میکند و درحالی که بر روی دیوار خانهها عکسهای خانوادگی نصب میشود اما اینجا جنس علاقهها متفاوت است و تصاویر رهبری، شهید سلیمانی و شهید تهرانی مقدم به روی دیوار زده شده که اوج ارادت این خانواده را به ارزشهای انقلابی نشان میدهد.
افتخار این را پیدا کردیم که پای صحبت زنی بنشیند که رویای قهرمانی جهان را در سر میپروراند، با ما همراه باشید و این گفتوگوی جذاب را از دست ندهید.
به قول پدرم عمل کردم…
*خودتان را معرفی بفرمایید؟
سپیده بابایی هستم متولد سال ۱۳۶۸ از استان مازندران، شهرستان قائمشهر، مادر یک پسر ۱۴ ساله که در کنار خانواده همسرم زندگی میکنم.
*از چه زمانی و چطور شد که وارد دنیای ورزش کشتی آلیش شدید؟
ورود به دنیای ورزش را از سن ۲۴ سالگی با کشتی شروع کردم و هیچ فعالیت ورزشی دیگری نداشتم. به خاطر اینکه اعضای خانوادهام کشتیگیر بودند این علاقه در من ایجاد شد و از سن ۲۷ سالگی بهصورت جدی وارد رشته کشتی آلیش بانوان شدم و هماکنون حدود ۷ سال است که عضو تیم ملی هستم.
*آیا زمانی که وارد تیم ملی شدین به قهرمانی فکر میکردید؟
ابتدا اصلا به ورزش آلیش علاقهای نداشتم و فکر نمیکردم که ملی پوش این رشته شوم اما به خاطر قولی که به پدرم داده بودم کشتیگیر شدم و با یاری خدا و دعای خوب مردم توانستم چهار مدال آسیایی و دو مدال جهانی را کسب کنم و از نظر تیمی هم توانستیم مقام اول را در آسیا کسب کنیم و خودم بهعنوان تنها بانوی مازندرانی توانستم در این سبک مدال بیاورم.
روزی ۶ ساعت تمرین برای رسیدن به هدف عاشقانه
*رقیبهای این دوره چه کسانی و در چه سطحی بودند؟ وضعیت تیم ملی ایران چگونه بود؟
کشورهای قرقیزستان ، ترکمنستان به دلیل میزبانی با دو تا سه تیم اعزام میشوند اما ایران همیشه با یک تیم اعزام شده و در چهار سبک کشتی مسابقه میدهد.
من تا آخرین لحظه مسابقه فکر میکردم برنده هستم اما وقتی به تابلو امتیازات نگاه کردم متوجه شدم تمام امتیازاتم پاک شده و به خاطر حق میزبانی، آنها این اتفاق را رقم زدند که حتی یکی از داورهای ما هم به خاطر اعتراض به امتیاز من کارت قرمز گرفت اما نشد که ثابت کنیم و من بازنده اعلام شدم و روز دوم از مسابقات حذف شدم، در این مسابقات هم دو شرکت کننده دیگر از قم و خراسان هم حضور داشتند و از نظر تیمی هم توانستیم مقام اول را در آسیا کسب کنیم .
*برای رسیدن به هدفتان از چه چیزهایی گذشتید و خانواده چه نقشی داشته است؟
یکی از دلایلی که باعث شد ورزش را ادامه دهم تشویقهای خانوادهام به ویژه حرفهای امیدوار کننده پسرم بود. خانواده من کاملا ورزش را دوست دارند و همیشه حامی و مشوق من بودند. من آدم سرسخت و عاشق کار سخت هستم، یک وقتهایی خانوادهام به دلیل لاغر شدنم و بالا رفتن سن به من میگفتند که دیگر فعالیت ورزشی نداشته باش که شاید در لحظه حرفشان را تایید میکردم اما آنقدر عشق به این رشته و حس خوب مدال آوریها زیباست که از حرفم پشیمان میشدم و روزی ۶ ساعت تمرین میکردم و خیلی کم میتوانستم خانوادهام را ببینم.
وقتی کسی در کاری موفق میشود که یک مجموعه کامل از انسان و اتفاقات به او کمک کنند و خدا را شکر میکنم که خانوادهام همیشه از من حمایت کردند و در سختیها کنارم بودند.
احترام خاص کشورهای غیرمسلمان به حجاب ورزشکاران ایرانی
*از اینکه بانوی قهرمان شدید چه حسی دارید؟
خیلی خوشحال هستم که توانستم چندین سال پیاپی پرچم کشورم را در کشورهایی که خود میزبان و صاحب سبک این رشته ورزشی هستند به اهتزاز در بیاورم. از اینکه بهعنوان یک بانوی ایرانی با کسب مدال قهرمانی همانند یک سرباز برای وطنم میجنگم اما بدون اسحله، تا بتوانم پرچم کشورم را در کشورهای بیگانه بالا ببرم، باعث افتخار من است.
*آیا حجاب مانع رسیدن به قهرمانی میشود؟
حضور بانوان ایرانی یکی ازافتخارات ورزش کشورمان است که با پوشش اسلامی در میدانهای رقابت حاضر میشوند. افتخاری که شاید از نگاه داخل کشور چندان غیرعادی نباشد اما اثرگذاری فرهنگی زیادی درخارج از کشور ایجاد میکند.
زنان و دختران ورزشکار سرزمین من در میادین مختلف همیشه با حجاب کامل و روحیه جوانمردی حاضر شده و برای ایرانمان افتخارآفرینی کردند.
وقتی به کشور های دیگر اعزام میشویم، حتی آنها هم نسبت به ایرانیها یک احترام خاصی قائل هستند و به خاطر حجاب و پوششمان بین آنها خیلی محبوبیم و این برای خود من یک حس غرورآفرینی است که ما برای آنها با دیگر کشورها فرق میکنیم و مطمئنا اگر حجاب مانع موفقیت و رسیدن به قهرمانیم میشد، ۷ سال بهعنوان ملیپوش و همچنان قهرمان نبودیم.
*حمایت مسئولان چطور بود؟
مسئولین قولهایی را که میدهند عمل نمیکنند، ورزش حرفهای پر هزینه است و ما تمام هزینهها را خودمان میدهیم، یک ورزشکار حرفهای به خاطر زمان زیاد تمرین نمیتواند جایی مشغول بهکار شود و فقط بهعنوان مربی میتواند فعالیت کند، مگر اینکه از طرف مردم حمایت شود.
تقدیم مدال با ناراحتی…!
*مدال خودتان را به شهید حسن تهرانی مقدم تقدیم کردید ماجرا از چه قرار بود؟
*وقتی به این سوال رسیدم خانم بابایی مکث کوتاهی کرد و سرش را پایین انداخت، احساس کردم بغض کرده و صحبت کردن برایش سخت شد دوباره در چشمانم نگاه کرد و گفت: قبل از اعزام شدن بر سر مزار این شهید حاضر شدم و نیت کردم که اگر مدال طلا گرفتم یکی را تقدیم به خود این شهید کنم که متاسفانه نتوانستم به مدال طلا دست پیدا کنم.
اما وقتی برای گرفتن مدال روی سکو رفتم عکس شهید تهرانی مقدم دستم بود، از اینکه میخواستم مدال نقرهام را تقدیم شهید کنم خیلی ناراحت بودم چون فکر میکردم در مقابل ارزشهای این شهدا من کوتاهی کرده باشم. با مربی خودم مشورت کردم و او در جواب به من گفت “مهم نیت و تلاشی بود که شما برای به دست آوردن این مدال انجام دادید” با صحبت او کلی روحیه گرفتم و با افتخار مدالم را تقدیم کردم.
اسپانسر تیم آقایان از هوافضا بود و شهید حسن تهرانی مقدم هم در هوا فضا بودند و همیشه در اعزامها عکس این شهید و دیگر شهدای کشتیگیر همراه ما بود، این شد که ارادت خاصی به شهید پیدا کنم.
زمان اهدای مدال به شهید حس خوب و وصف نشدنی داشتم و خدا را شکر میکنم که این لطف را از من دریغ نکرد و امیدوارم توانسته باشم دل مردم و دل خانواده شهید را شاد کرده باشم.
*حرف پایانی؟
از مسئولان میخواهم استعدادهایی که در کشور وجود دارد را نادیده نگیرند به ویژه از استعدادهای دختران کشورم حمایت کنند و در پایان برای همه مردم کشورم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.
به گزارش “خط شمال” متولیان ورزش مازندران باید بدانند اگر همین روال ادامه پیدا کند در سالهای نه چندان دور بیشتر ورزشکاران در اوج از ورزش خداحافظی میکنند یا حداقل به استانهای دیگر میروند که امیدوارم اداره ورزش گام مثبتی در حمایت از ورزشکاران بردارد.
دختران و زنان ورزشکار قهرمان ما همیشه با دست خالی و با جان و دل تلاش میکنند تا برای ایرانمان افتخارآفرینی کنند، اما گفتن واقعیتهای تلخ را هم نباید فراموش کنیم، مسئولان و متولیان ورزش آن طور که باید از قهرمانان ملی حمایت کنند پای کار نیامدند و متاسفانه سال به سال درمازندران شاهد مشکلات فراوانی برای قهرمانان هستیم که رفع هم نمیشود.