در طول 6 دهه اخیر در شمال كشور نیمی از وسعت جنگلها از دست رفته و از حدود 3.5 میلیون هكتار به حدود 1.6 میلیون هكتار كاهش پیدا كرده است؛ در زاگرس نیز 30 درصد از جنگلها دچار پدیده خشكیدگی شدند و نزدیک به 20 میلیون درخت بلوط و بنه از میان رفته است.
وقتی قطرات باران از بالا بر روی خاک سقوط میکنند، اگر پوشش گیاهی نباشد ضربه وارد شده به خاک دو کار را همزمان انجام میدهد؛ اول اینکه بر اثر ضربه وارد شده خاک سطح زمین متلاشی و پخش میشود و این مسئله چسبندگی خاک را کاهش میدهد چون در ضربه اول قشر سطحی خاک از بین میرود، البته ممکن است مثلاً نیم میلیمتر سطح خاک از بین برود اما بههرحال همان مقدار را هم متلاشی میکند.
همچنین این حجم آب بر روی سطح نمیتواند پایدار بماند و طبق قانون جاذبه زمین، روی دامنه شیبدار شروع به حرکت میکند و به همراه خود، تمام ذرات متلاشیشده خاک را حمل میکند که درنهایت به گلولای تبدیل میشود؛ زمانی که قطرات باران با سرشاخهها، تنه درختان، بوتهها و علفها برخورد میکند قدرت ضربه سقوط را از دست میدهد و آب بهصورت پودری و ملایم روی سطح زمین جاری میشود.
فعالیت انسانی موجب تخریب اکوسیستم طبیعی شد
محمود محمدرضاپور طبری عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران در گفتوگو با قلم شمال با اشاره به اینکه مهمترین اثراتی که فعالیتهای انسانی در طبیعت دارد، تخریب اکوسیستم طبیعی است، اظهار کرد: تغییرات وسیع در کاربری اراضی و عدم انطباقی که این تغییرات با توانایی اراضی برای استفاده از آن داشته است؛ منجر به ایجاد یکی پدیدههای طبیعی به نام سیل شد.
وی با بیان اینکه عدم تناسب کاربریهای فعلی با توانایی اراضی یکی از مهمترین دلایل برای افزایش دبی سیلابهای سالانه محسوب میشود، افزود: جنگلهای کشور از سال 1321 حدود 20 میلیون هکتار بود اما در حال حاضر طبق آمار روز 13 میلیون هکتار باقی مانده و عمده جنگلها در محدوده جنگلهای هیرکانی در شمال کشور و زاگرس است.
عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران تصریح کرد: در شمال کشور در 6 دهه گذشته تقریبا 50 درصد از جنگلها از بین رفته و از 3.5 میلیون هکتار به 1.6 دهم میلیون هکتار کاهش پیدا کرد.
طبری ادامه داد: در زاگرس نیز 30 درصد از جنگلها دچار خشکیهای شدید و یا آتشسوزیهای عمدی و طبیعی شدهاند که مزید بر علت شد تا پوشش جنگلی خود را از دست دهیم.
وی با تاکید بر اینکه نزولات جوی منجر به بروز سیلاب میشود، گفت: بهطور مثال اگر حوزه آبریزی را در نظر بگیریم که پوشش گیاهی بسیار متراکمی دارد؛ وقتی بارندگی در این پوشش اتفاق میافتد بخشی از این بارش توسط برگها، بخشی توسط ساقه و بخشی نیز با شدت کم و قدرت کم به سمت خاک سرازیر میشود و تولید روان آب میکند.
عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران بیان کرد: این روانآبها چگالی زیادی ندارد و به تدریج پستی و بلندیهایی که در زمین وجود داشته را پرمیکند و در نهایت به پایین دست هدایت میشود اما وقتی که پوششهای گیاهی تراکم خود را از دست بدهند و طبق درجهبندی از یک که پر تراکم بوده تا 15 کم تراکم؛ ما در درجه 4 قرار داریم یعنی جنگلهایی با پوشش 80 درصد در حال حاضر به 40 درصد رسیده است.
طبری خاطرنشان کرد: در این مواقع بخش قابل توجهی از پوششها از بین میرود؛ بارش با شدت به سطح خاک برخورد میکند و این برخورد بافت خاک را از بین میبرد.
وی یادآور شد: از بین رفتن بافت خاک باعث افزایش چگالی شده و میتواند حجم قابل توجهی از بار سیلابی را به سمت پایین دست هدایت کند مشابه سیلابهای زیاد جنگلهای گلستان که به کرار سالانه اتفاق میافتد.
پوشش گیاهی مهمترین رکن جلوگیری از وقوع سیلابها
عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران افزود: پوششهای گیاهی میتواند بهعنوان مهمترین رکن در مقابل سیلاب عمل کند و ما عملا در حال از دست دادن آن هستیم؛ در گذشته دور نیز این سیلابها زیاد بود اما بهواسطه پوششهای گیاهی و جنگلهای متراکم مهار میشد که امروز دستخوش تغییرات انسانی زیادی است.
طبری در ادامه بیان کرد: تغییرات اراضی در مناطق بالا دست یکی از عوامل این تغییرات است؛ بیشتر ارضی، مراتع وجنگلهای ما از حالت کاربری هسته خود که کارکرد اکوسیستمی مناسب داشتند؛ خارج شده و وارد ویلاسازیهایی بهواسطه ارزشهای افزوده کاذب شد که در نهایت روانآب و سیلابها با کوچکترین بارش ایجاد میشود.
وی تصریح کرد: اولین کار برای جلوگیری از این امر مدیریت حوزه آبریز بهصورت یکپارچه است نه بهصورت لوپال که بگوییم امسال سیل آمد و علت آن را بررسی کنیم؛ قانونی مصوب شود و جلوی این بخش از اثراتی که بر سیلاب گذاشته را بگیریم.
عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران گفت: باید طرحهای آبخیزداری با مدیریت درست اجرا شود؛ کماکان که در برخی از حوزهها انجام و کارکرد خوبی داشت و توانست جلوی حجم زیاد بارندگی را بگیرد.
حریم رودخانهها ورود ممنوع شود
طبری با بیان اینکه قسمی دیگر از علتهای وقوع سیلاب در سالهای اخیر مربوط به تصرفات به حریم رودخانهها است، اظهار داشت: در نواحی شمالی برداشتهای قابل توجهی از شن و ماسه از رودخانهها گرفته و عرض آن را افزایش داد یا تصرف اراضی مسکونی و کشاورزی به بستر رودخانهها را شاهد هستیم.
وی افزود: متاسفانه ما نقشه پهنهبندی مناسب برای وقوع سیل را نداریم که بیاییم بر مبنای آن میزان خسارتی که اراضی مسکونی متحمل میشوند به تعریف بیمهها بپردازیم.
عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران تصریح کرد: هر درخت میتواند حجم قابل توجهی از آب را در داخل خود ذخیره کند یعنی بهعنوان یک مخزن سیار در حوزه آبریز عمل میکند اگر تعداد آن افزایش یابد عملا باعث میشود حجم قابل توجهی آۤب ذخیره و به به تدریج آزاد شود.
طبری خاطرنشان کرد: تمام هدف این است که این پوششهای گیاهی نقش کند کردن آب به سمت پایین دست را ایفا کند و علاوه بر آن در بسیاری از نقاط کشور مخصوصا در نواحی جنوبی نیاکان ما برای جلوگیری از بروز سیلاب در اطراف سازههایی که برایشان مهم بود اقدام به درست کردن چالههایی در اطراف آن میشدند تا باران در آن پر شود و بعد این آب وارد آب انبارها شده و یا آب مازاد آن به تدریج وارد پایین دست میشد.
وی با اشاره به اینکه درختان علاوه بر نگهداشت و ذخیره آب میتوانند آبهای زیرزمینی ما را تامین کنند، گفت: در سیلاب گلستان زمانیکه تراز آبهای زیرزمینی دشتهای آن را بررسی کردیم؛ متوجه شدیم از زمستان 98 قبل از بروز سیل بارندگی بهتریج افزایش داشت و تراز آب زیرزمینی نیز در حال بالا آمدن بود اما بلافاصله بعد از سیل تراز به نزدیکی سطح زمین رسید و ظرفیت و گنجایش بیش از حجمی که میتوانست محیط را نگه دارد؛ نداشت و در نهایت منجر به بروز سیلاب شود.
عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران بیان کرد: بعد از سیل در اردیبهشت ماه سیلاب فروکش و سطح آب زیرزمینی پایین آمد؛ و آب وارد دریای خزر شد که در نتیجه آبخانهای ما نیز میتواند بهعنوان یک بستر برای ذخیرهسازی آب مازاد سیلابی باشد که قسمت اعظم آن را میشود در ارتفاعات داشت و به ذخیره آب زیرزمینی در فصول خشک کمک کرد.
طبری ادامه داد: کشور پاکستان 100 میلیون اصله نهال را طی ماه اخیر به کمک نهادهای مردمی در حوزههای آبریز خود در حال کاشت است و آنها هم پی به تغییرات درختکاری بر زمین و آب و هوا بردهاند.
وی گفت: ما نیز ناچار به کاشت درختهای بومی در هر منقطه هستیم تا از عوارضی که در آینده با آن مواجه خواهیم شد؛ جلوگیری شود.
ضرورت اجرای مدیریت طرح آبخیزداری
عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران تصریح کرد: در نواحی مانند شمال که بارش قابل توجهی داریم راهکار برای جلوگیری از حجم قابل توجه سیلاب اجرای طرح آبخیزداری است و با استفاده از نهالکاری آب را در بالا دست به داخل زمین هدایت کنیم یا در داخل بسترهای رودخانه نفوذ از بستر به داخل آب داشته باشیم یعنی به نوعی از تغذیه مصنوعی استفاده کنیم تا بخشی از این روان آبها به سمت آب زیرزمینی هدایت شود.
طبری یاداور شد: تقریبا از 609 کاسه آب زیر زمینی بیش از 400 کاسه در وضعیت ممنوعه قرار گرفته است و اخباری که روزانه در مورد نشست سطح زمین میشنویم ناشی از همین افتهای تساعدی بوده که در کشور شاهد آن هستیم.
وی افزود: بسیاری از کشورهای خشک یا نیمه خشک سراغ تقویت زیرساخت آۤب زیرزمینی خود رفته و سعی در حفظ آن کردند.
عضو هیئت علمی گروه آب و محیط زیست دانشگاه مازندران با بیان اینکه در استان مازندران 60 معدن فعال داریم که از بستر رودخانه استفاده میکنند؛ گفت: این معادنی که متروکه شده است میتواند موقعیت مناسبی باشد تا سیلابها را به این مناطق هدایت کنیم چراکه مکان مناسبی برای ذخیره آب دارند و با آبگیری روان آبها می توانند حجم قابل توجهی از آب را در خود ذخیره کنند.
طبری ادامه داد: بومیانی که سالها در جنگل زندگی میکنند و پرورش دام دارند متاسفانه دید غلط ما این است که آنها را از جنگل خارج کنیم به واسطه اینکه دام باعث نابودی جنگل میشود اما بومیان واقف به کارکرد جنگل هستند و گاها باعث متراکم شدن پوششها میشوند و با زدن پوشش گیاهی ارتفاع بلند نور را به داخل جنگل هدایت و تراکم را ایجاد میکنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: حجم برداشت جنگل نشینان آنقدر نیست که آسیبزا باشد و میتوان به عنوان یک کارکرد مثبت آن را دید و با نام محافظان جنگل از آنها یاد کنیم چراکه دلسوزتر از افردای هستند که با نگاه بیرونی و سودجویانه به دنبال منافع خود هستند.
به گزارش قلم شمال؛ متغيرهای محيط زيستی مانند پوششهای جنگلی و تالابهای طبيعی تعدیلکننده سیلاب هستند؛ عوامل اصلی پیدایش سیلابهای مخرب در سالهای اخیر نیز فعالیتهای غیراصولی، تغييرات كاربری، عدم رعايت حريم رودخانهها و توسعه ناپایدار در حوزههای آبریز میباشند و مشكلاتی مانند فرسایش خاک، زمينلغزشها، تشديد شدت، بار رسوبی و خسارت سيلابها را در پی خواهند داشت.