واقعه غدیرخم را نمیتوان صرفاً یک اتفاق در بستر زمان دانست، که اگر چنین باشد، ما که سالها و قرنها پس از این واقعه زندگی میکنیم، ناگزیریم آن را در بستر تاریخ بنگریم و چگونگی این رویداد را در زمان و مکان و شرایط تاریخی مورد نقل یا حداکثر نقل و بررسی قرار دهیم. اما به درستی باید به غدیر نگریست و درباره آن سخن گفت. غدیرخم دارای چنان ظرفیت عظیمی است که صاحبان اندیشه در هر حوزه علمی میتوانند از زاویه نگاه خود به آن بنگرند. عالمان علوم اسلامی هر کدام به فراخور علمی که در آن مهارت دارند، از زاویه نگاه خود به غدیرخم مینگرند.
عارفان بهگونهای غدیرخم را میبینند، متکلمان به گونهای دیگر، محدثان راهی دیگر را در پیش میگیرند و … دانشمندان علوم انسانی دیگر نیز هریک از منظر خود و با عینک خود به واقعه غدیر نگاه میکنند.
جامعهشناس با نگاه جامعهشناسی، دانشمندان علم سیاست و دیگران نیز از طریق ویژهای این رویداد را مورد مطالعه قرار میدهند.
من نیز مانند هر نویسنده و پژوهشگر علوم دینی با نگاهی ترکیبی از علوم الهیاتی مانند حدیث، کلام و علوم دیگر به غدیرخم نگاه میکنم. از دریچه هریک از این علوم یا نگاه مجموعه علوم دینی، برای من جذابیت دارد و گاه مرا به بهتر و بیشتر اندیشیدن وا میدارد. اما آنچه که بیشتر مرا بهسوی خود جذب میکند، چگونگی استفاده پیامبر اکرم(ص) از مجموعه حرکات هنرمندانه و هوشمندانه است که در تصویرسازی بهتر از رویداد آن روز بسیار نقشآفرین بوده است.
آنگونه که گزارشگران و حدیثنگاران این واقعه را ثبت و ضبط کردهاند، میبینیم که پیامبر(ص) برای نشان دادن اهمیت این رویداد، هم برای مردم زمان خود و هم برای کسانی که در آینده گزارش این رویداد را میخوانند و میشنوند، دست به انجام کارهای خاص زده است. مانند اینکه مکانی خاص را برای اطلاعرسانی برگزیده که تا به امروز هم این رویداد با نام این مکان شناخته میشود. برکهای با نام «خم» با درختانی چند، در بیابان، در میانه راه مکه به مدینه. اگر پیامبر از این هنر استفاده نمیکرد چه بسا که شهرت این رویداد با نام این مکان، کمتر در زبانزدهای مردم قرار میگرفت.
یا اینکه پیامبر(ص) برای تشکیل اجتماع خاص، از اجتماعهای متعدد در مراسم حج استفاده نکرد. بلکه در میانه راه حاجیان، مکانی را برگزید، سپس رفتگان در راهها را از طریق پیغام بازگرداند. ایشان میتوانست از رفتگان صرفهنظر کند و فقط برای حاضران و کسانی که به آنها میپیوندند، سخنرانی کند و پیام خدا را ابلاغ کند، اما مشاهده میکنیم که خوانندگان و شنوندگان گزارش غدیر، همواره از خود میپرسند که این چه رویداد مهمی بود که پیامبر(ص) برای بیان آن، افراد رفته در راهها را نیز بازگرداند؟ قرار گرفتن پیامبر بر بلندی نیز نکتهای قابل توجه است. از آنجا که در موقعیت آبگیر(محل جمع شدن آب باران) بلندی طبیعی وجود نداشت، پیامبر به همراهان آموخت که با بار و بنه و جهاز شتران، بلنددایی مصنوعی بسازند که پیامبر(ص) بر فراز آن رفته و با مردم سخن گوید. جلوه تصویری این صحنه، به گونهای است که هرخواننده و شنوندهای را به تصویرسازی ذهنی وا داشته و از چگونگی ماجرا به چرایی آن رهنمون میشود.
همچنین نحوهی سخنگویی پیامبر اکرم(ص) با مردم به شیوه اقرارگیری از طریق سوال و جواب، یکی از شیوههای بسیار موثر در همراهسازی مخاطب با سخنران است. آنگاه که پرسید: الست اولی منکم من انفسکم؟ و نیز فرا خواندن امام علی(علیه السلام) به نزد خود و گرفتن دستش و بالا بردن دست امام علی(ع) به شکلی خاص(بهگونهای که گزارشگران نوشتهاند دستهای هر دو نفر عمود کامل شده بهنحوی که زیر بغل پیامبر(ص) پدیدار بود) این درحالی بود که همه حاضران یا بیشتر ایشان علی را میشناختند. پیامبراکرم(ص) میتوانست پیام الهی را بیان کند و بگوید که علی پسر ابوطالب، پسرعمو و داماد من، جانشین من و مولای شما است. ولی با ایجاد یک تصویر ماندگار، امامت امام علی(ع) را بر صفحه ذهنها و جانها نشاند.
مجموعه این نشانهگذاریهایی که پیامبر اکرم(ص)، هوشمندانه برای رویداد غدیرخم قرار داد، به مانایی و پویایی آن تاثیر شایانی گذاشته است.