13
به‌مناسبت هفته دفاع مقدس صورت گرفت:

روایت جانباز محمودآبادی از حضور در دوران دفاع مقدس/ خاطرات جنگ تحمیلی وصف‌ نشدنی است

  • کد خبر : 12148
  • ۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۲
روایت جانباز محمودآبادی از حضور در دوران دفاع مقدس/ خاطرات جنگ تحمیلی وصف‌ نشدنی است
31 مرداد 59 یادآور حمله عراق به ایران عزیزمان است؛ تلخی که همه جای  ایران را فرا گرفته بود؛ عراقی که کل جهان با پول و تسلیحات نظامی از آن‌ها حمایت کرده تا به کشورمان حمله کنند.

به گزارش “خط شمال” وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد خیلی از مردان این خاک و بوم هر چه داشتن و نداشتن گذاشتند و رفتند. جنگیدند و دفاع کردند. از نکات خیلی مهم و ارزشی این بود که نوجوانان و جوانانی بودند که برای دفاع از خاک کشورمان به دلیل سن کم اجازه حضور در جبهه را نداشتند اما  اصرار برای دفاع داشتند.

شور و عشق و علاقه به امام و کشورشان باعث میشد تا عزم خود را جزم برای حضور در جبهه حق علیه باطل کنند؛ در  آن زمان‌ها هیچ چیز مهم نبود، چه مرد و چه زن، به میدان جنگ می رفتند و از کشور دفاع می کردند. چه کار شجاعانه‌ای!

آن زمان فارغ از جنسیت، هر کسی به نوع خودش تلاش می کرد تا برای کشورش کاری کند و در این میان بسیاری از همین ها شهید می شدند. وقتی که به این ها فکر می کنم، درونم غروری شکل می گیرد، غروری که به خاطر وجود و حضور شهدا در کشورم بوده، غروری که به خاطر هم میهن بودن با آن‌ها درونم شکل گرفته است.

جنگی که ابرقدرت‌های شرق و غرب به کمک عراق آمدند و بر ایران تحمیل کردند، هشت سال طول کشید در طول این مدت جنگ تحمیلی چقدر از مردان، زنان و کودکان ما به شهادت رسیدند، جانباز شدند، اسیر شدند و یا مفقود اثر شدند. حتی سالیان سال هست که بعد از جنگ هنوز دارند این عزیزان پر پر میشوند.

به نظرم در کنار شهدا با ارزش ترین آدم ها خانواده شهدا هستند. آنها عزیزشان را در راه ارزش هایشان دادند. به راستی اگر به کسی مهر و عاطفه ای داشته باشیم، حتی به سختی هم که شده آیا از او می گذریم؟ هرگز!

اما آنها این کار را کردند، آنها برای کشور و مردم شان این کار را کردند و چه کاری بزرگتر و زیباتر از این؟ البته که آنها نگذشتند، آنها هدیه ای که خدا به آنها داده بود را به خدا بازگرداند. برای همین است که می گویم ارزش این خانواده ها همانند عزیز شهیدشان است چراکه کار آنها هم دست کمی از شجاعت نداشت.

یاد موضعی افتادم که خیلی از مادران شهدا همچنان چشم انتظار خبری از فرزندانشان هستند. مادری که به مامور سرشماری برای آمار اعضای خانواده به خونشان مراجعه کرده بود گفت میشه فردا بیایی. مامور سرشماری گفت چرا؟ گفت شاید پسرم فردا  بیاید و تعداد اعضای خانواده‌ام زیاد بشوند یا مادر شهید موسی خدمتگزار، اسوه‌ای از صبر و استقامت که ۳۷ سال با باز گذاشتن درب منزلش، چشم انتظار آمدن فرزندش است.

خیلی از رزمندگان آن دوران جانباز شدند دست و پا و چشم خودشان را در راه دفاع از خاکشون دادند یا رزمندگانی که بر اثر موج انفجار جانباز شدند یا با گاز خردل حمله شیمیایی صدام مجروح شدند. واقعا چه سختیهایی خودشان و اعضای خانواده شان می‌کشند. رزمندگانی که به اسارت دشمن در آمدند و بعد از سالیان سال به آغوش خانواده‌هایشان برگشتند.

با نوشتن این مطالب واقعا میتونم ادای دین کنم؟؟؟

فرزندی که به مادر قول برگشتن داده بود اما بعداز سال‌ها فقط استخوان‌هایش آمد، وقتی چشم مادر به استخوان‌های بی جمجمه افتاد لبخند تلخی زد و گفت بچه ام سرش می رفت اما قولش نمی رفت.

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بزرگ‌ترین رویداد تاریخی ایران اسلامی در طول تاریخ این سرزمین و به‌خصوص دوران پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به حساب می‌آید. در این جنگ نابرابر با دشمن تا دندان مسلح، رشادت‌هایی مثال‌زدنی و در نوع خود بی‌سابقه رقم خورد که بعضا از سوی رسانه‌ها کمتر به آن‌ها پرداخته شده است.

خبرنگار خط شمال به مناسبت هفته دفاع مقدس پای صحبت‌های آقای  علی اکبرغلام‌پور یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در محمودآباد  نشست.

در ابتدا خود را برای ما معرفی کنید و اینکه در چه سالی وارد جبهه شدید و چه مدت حضور داشتید؟

علی اکبرغلام پور-دردوران سربازی بوده که جنگ شروع شده سال۵۹شروع سربازی بعدازظهرها آموزشی به جبهه جنوب رفتم

چگونه از شروع جنگ باخبر شدید؟

ازطریق رسانه

تصویری فراموش نشدنی از جبهه را برای ما بیان کنید؟

جنگ چیزهایی برای کشوریست اماعلی رغم مشکلات بوجودآمده امام راحل آن رابرای کشورمان نعمت وفرصت دانستند درآن ساخته شديم وحدت وانسجام بوجودآمده روحیه ایثاروگذشت احیا شد و…..

 اولین اعزام شما از کدام منطقه بود و از چه طریقی اعزام شدید و درچه عملیات‌هایی شرکت داشتید؟

اولین اعزام سربازی سال ۵۹ بود درچندین عملیات شرکت داشتم اولین عملیات فتح المبین که سربازی در ارتش بود که اولین مجروحیت من هم بوده بعداز آن اعزام ها ازطریق سپاه و بسیج عملیات‌های قدس ،خیبر، کربلای۴، کربلای ۵ ، والفجر۸ ، عملیات فتح فاو و آخرین عملیات از دست دادن فاو که در مجموع سربازی و بسیجی ۴۸ ماه جبهه.

قدری از حال و هوای آن دوران، همرزمان، دوستان و… بگویید؟

دوران سربازی درجبهه خیلی دوره خوبی بوده ازاستانهای مختلف چون اوایل انقلاب بوده باایده های مختلف بودنددوران خوبی راتجربه کردم بعدآن دوران اعزام های بسیج بوده وبسیج هم که مدرسه عشق بوده… یادبادآن روزگاران یادباد.

چگونه شد که به فکر جبهه رفتن افتادید؟

بااینکه درارتش بودم داوطلب اولیه برای اعزام به منطقه جنگی بودم علی رغم اینکه می توانستم درپادگان باشم

عکس‌العمل خانواده از رفتن به جبهه چگونه بود؟

دوره سربازی شروع جنگ بوده معمولاًمادران زیاد تمایل نداشتند لی بندازین اعزام جبهه شدن چیزهایی بوده بعضی مواقع اتفاق می افتادپدروبرادرم هرسه درجبهه بودیم دیگرعادی شده بود

در طول دوران دفاع مقدس عنایت خدا را در کجا و چگونه دیدید؟

همیشه درجبهه لطف عنایت خداوندبوده اما درعملیات کربلای ۵ به عینه مشاهده کردم.

نقش رزمندگان استان مازندران و شهرستان محمودآباد را در دفاع مقدس از دیدگاه خود چگونه ارزیابی می‌کنید؟

محمودآباد با توجه به میزان جمعیت اعزام هایش چشم گیرنده و آمارشهدا بیانگر آن است.

خاطره‌ای که برایتان سختی و مشقت‌های دوران دفاع مقدس را تداعی می‌کند، تعریف کنید.

خاطرات زمان جبهه همه وصف نشدنی است وزیبایی خودش را داردتلخی آنجاست که خبر شهادت دوستان رادرآن زمان می‌شنیدیم برای مابسیارسنگین وتلخ بوده ولی آنهابه هدف خودشان رسیدند

به عنوان سؤال آخر، هر آن‌چه از کلمات زیر به ذهن‌تان می‌رسد در یک کلمه بفرمایید؟

جبهه:

حضور

دفاع مقدس:

ایثار

شهید حاج قاسم:

شجاعت واطاعت ازولایت داشتن

شهید زین‌الدین:

علی اکبرها….

رهبر معظم انقلاب:

صبر

راهیان نور:

شناخت

کربلا:

عاشقی

نسل جوان امروز:

نیاز

نسل جوان دیروز:

شوروشعور

شهادت:

پیروی ازکربلا

شهدای شهرستان محمودآباد :

کوی سبقت ربودن

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:

انتظار

صحبت پایانی خود را به عنوان حسن ختام بفرمایید؟

صحنه های ایثارگری جوانان دیروز را برای جوانان امروز به نمایش بگذاریم؛ که چه کردند؛

شهید زین الدین بورسیه سوربن فرانسه

شهید همت زیبایی و مقاومت

شهیدبصیرها آزمون جامعه وکارگران بودن وبه اوج مردانگی

شهیدان محمدزاده‌ها و…….

به گزارش “خط شمال” آنچه بود و آنچه گفته بود همگی نماد استقامت و شجاعت جوانان این مرز و بوم را یادآور شد؛ تلنگری برای ما تا امروز بیشتر به یاد آن عزیزان باشیم و قدر شهدای زنده را بدانیم؛ آن‌ها را الگو خود دانسته و سرمشق زندگی کنیم.

 

لینک کوتاه : https://khateshomal.ir/?p=12148

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.