به گزارش “خط شمال” فرهنگ عفاف و حجاب، يكي از موضوعهاي مهم فرهنگي و اجتماعي است كه مورد تأييد فرهنگ اسلام و اديان آسماني قرار گرفته و از جمله ارزشهاي اجتماعي است كه سرآغاز فرصتهايي است كه اگر به درستي در جامعه مديريت و نهادينه شود، امكان ايجاد جامعه ايده آل و به دور از ناهنجاريهاي اجتماعي فراهم ميشود.
در مقابل اگر به عنوان ارزش اخلاقي و هويت جمعي شناخته نشود، پيآمدهاي ناشي از رعايت نكردن آن به تهديدي تبديل ميشود كه به تحكيم خانواده و امنيت فرهنگي و اخلاقي جامعه آسيب ميرساند.
فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به ویژه شبکه هایی که در حوزه تغییر سبک زندگی و قاب بندی افراد متمرکز شده اند، امروزه به یکی از چالش زاترین ابزار تغییرسبک زندگی افراد تبدیل شده اند.
افراد بااشراف نداشتن به ویژگی های فضای مجازی خط قرمزهای معمول جامعه را می شکنند و این برایشان گران تمام می شود. اشراف نداشتن بعضی افراد بی قید و بند و سود جو که فکر می کنند در فضای مجازی هیچیک از خط قرمزهای معمول وجود ندارد و میتوانند هر طور می خواهند، رفتار و خطشکنی کنند.
برایشان مهم نیست که خودشان با دست خودشان حریم خصوصی خود را نقض میکنند و با انتشار تصاویر خصوصی از خود و گاهی حتی از خانواده، زندگی شخصی و حریم خصوصی خودشان را در ویترینی قرار میدهند که هر چشمی میتواند آن را ببیند و در معرض هر نوع نگاهی قرار دارد.
بر این اساس امروز بدحجابی و بیحجابی در فضای مجازی بهعنوان یکی از ابزارهای تسهیلکننده تغییر نگاه و سبک زندگی زنان به چالشی جدی تبدیل شده است.
ویژگیهای خاص فضای مجازی و احساس حضور در دنیایی متفاوت از دنیای واقعی موجب میشود تا گاهی افراد در فضای مجازی رفتارهایی از خود بروز دهند که در دنیای واقعی کمتر جسارت چنین رفتارهایی را دارند.
به همین خاطر هم گاهی وقتها افرادی را که در جامعه با حجابی قابلقبول میبینیم، در فضای مجازی اقدام به انتشار عکسهایی باحجاب نامناسب میکنند.
ریشه تمام این چالشها هم فقدان آموزش سواد رسانهای و فرهنگ حضور در فضای مجازی است که موجب شده تا بسیاری از پدیدههای اجتماعی از جمله بدحجابی و بیحجابی در فضای مجازی و شبکه اجتماعی اینستاگرام به موضوعی عادی تبدیل شود و با خطشکنی برخی چهرهها و سلبریتیها شاهد عادی شدن چنین رفتارهایی در میان افراد عادی هم هستیم.
امروزه جمهوری اسلامی ایران در ابعاد فرهنگی و اجتماعی، چه در فضای داخلی و چه برون مرزی،با اتخاذ تدابیر مبتنی بر فرامین اسلام و قرآن، بر حفظ حریم و حرمت زنان و مردان جامعه اسلامی تاکید دارد.
این بینش فرهنگ اسلامی که باید شعار علمی و عملی هر جامعه مسلمان و استکبار ستیزی باشد، اولا حکومت را از آسیب های احتمالی و فساد داخلی مصون نگه می دارد و سپس در ابعاد فراملی وبین المللی، جامعه اسلامی را هم به عنوان یک الگو با ضریب آسیب پذیری فرهنگی و امنیتی کمتر به جهان معرفی می دارد و هم دیپلماسی فرهنگی اسلامی خود را به دیگر کشور ها صادر می کند.
واقعیت این است که بین فضای مجازی و فضای حقیقی تفاوتی وجود ندارد و همین مسئله که برخی تصور می کنند، به دلیل عدم حضور محسوس سایرین، می توانند در فضای مجازی امنیت بیشتری داشته باشند، فرضی سراسر اشتباه است و باید گفت که به عنوان یک اصل اساسی و محوری در اسلام،حفظ حجاب چه توسط زنان و چه مردان، بی قید ضروری است و این امر در هیچ فضا و مکانی ازشمول استثنا خارج نشده است، مگر این که کسی هم از دیانت خود دست شسته باشد وهم از امنیت خود خسته شده باشد.
بحران بی حجابی در فضای مجازی که مدت زیادی نیست خود را به عنوان یک چالش دینی و فرهنگی نشان داده است، کمتر از یک دهه، پس از شکل گیری اولین شبکه های اجتماعی بروز یافته است.
در این مطالعه تلاش بر این است که به تاثیرات فضای مجازی بر گرایش زنان به پدیده بدحجابی وبی حجابی پرداخته شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با ورود و فراگیری فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در کشور، چالشها در حوزه مسائل ارزشی از جمله حجاب و عفاف به شکلی تساعدی رشد یافته است.
فضای مجازی رها شده و وادادگی وزارت ارتباطات به عنوان متولی این فضا موجب شده است تا امروز بدحجابی و حتی بیحجابی مجازی به یکی از چالشهای جدی تبدیل شود. فضای مجازی افسارگسیخته کنونی و حضور کمرنگتر افراد مروج ارزشهایی همچون عفاف و حجاب در این فضا موجب شده است تا فضای مجازی به محفلی برای شبههسازی و تغییر نگاه و باورهای جوانان تبدیل شود و از این رهگذر برخی سوءاستفادهها هم در این فضا اتفاق میافتد.
دامهایی همچون قاچاق زنان و دختران ایرانی از طریق کشاندن آنها به وادی مدلینگ در شبکه اجتماعی اینستاگرام واقعیت تلخی است که طی این سالها در کشور اتفاق افتاده است. از نگاه بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان زنان و دختران بدحجاب به نوعی آسیب دیده اجتماعی تلقی میشوند و در واقع نهادها و دستگاههایی باید در این مسیر محاکمه شوند که به واسطه کمکاری و کوتاهیشان شاهد بروز ابتذال در فضای مجازی و تسری این ابتذال مجازی به فضای حقیقی هستیم.
به بیان دیگر شاید از فضای مجازی رها شده امروز نتوان انتظاری جز آنچه شاهد آن هستیم داشت و وقتی نهادهای مسئول در حوزه فرهنگسازی، آموزش و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب تاکنون عملکرد قابلملاحظهای نداشتهاند و قوانین و مصوبات مرتبط با حوزه عفاف و حجاب بدون آنکه اجرایی شود، همچنان خاک میخورد.
در این میان شاید بهترین راهکار تسریع در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات باشد. اگرچه به نظر میرسد حضور و فعالیت بیشتر اقشار مذهبی جامعه برای پاسخگویی به شبهات و تبلیغ سبک زندگی ایرانی اسلامی هم میتواند برای مواجهه با این چالشها مؤثر واقع شود. انحرافات اجتماعی از جمله معضلات عمدهای است که اکثر جوامع جهانی با آن روبه رو هستند، زیرا شبکههای اجتماعی در ذات خود فرهنگ نوینی را تئوریزه میکنند که منافات با ارزشهای بومی و منطقهای دارد و به نوعی این شبکهها افکار جهانی و سبک زندگی اجتماعات مختلف انسانی را همگن و یکنواخت میکنند که در این راستا ما شاهد کمرنگ شدن کلیه سنتهای پذیرفته شده در اکثر مناطق جهان خواهیم بود و در این روند، جامعه ما نیز از آن بی تاثیر نخواهد بود.
با نگاهی گذرا به سطح جامعه میتوان دریافت نمای بیرونی وضعیت حجاب و عفاف چند سالی میشود که چندان شرایط خوب و مناسبی را تجربه نمیکند، به عبارت دقیقتر وضعیت حجاب و عفاف چه در ارتباط با زنان و چه در ارتباط با مردان روندی نزولی و ناخوشایند را طی میکند. مهمترین آسیبها و تهدیداتی که فضای مجازی جامعه و به ویژه جوانان ما را تهدید میکند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ترویج فرهنگ بد پوششی در بین جامعه بویژه جوانان، برقراری روابط نامناسب اخلاقی بین دختر و پسر، ترویج بی بندوباری، عادی سازی خیانت، افزایش روسپیگری اینترنتی، ایجاد مزاحمت و هرزه نگاری، ترویج ادیان، مکاتب و عرفانهای انحرافی، به نمایش گذاشتن بخشهایی از بدن در ازای دریافت شارژ از دیگر آثار سوء این شبکههای است.
این در حالی است که حجاب و عفاف یکی از حوزههایی است که در ظاهر بیشترین توجه را به سمت خود معطوف داشته است و حتی قوانین متعدد و مصوبات عالیترین مراجع قانونگذار و سیاستگذار کشور همچون مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی را هم با خود به همراه دارد.
با این وجود، آنچه از سطح جامعه قابل مشاهده است نشان میدهد در این زمینه کارنامه و عملکرد قابل قبولی را از سوی مسئولان فرهنگی جامعه و دولتها نداشتهایم.
مطالعه موردی، سرهنگ سید جعفر ساداتی و همکاران
لینک کوتاه : https://khateshomal.ir/?p=12262