4

تاثير منفی طلاق در بنياد خانواده 

  • کد خبر : 2892
  • ۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۸:۳۰
تاثير منفی طلاق در بنياد خانواده 
یکي از نهادهاي بنيادين حفظ و تربيت نوع انساني، خانواده است که در آن کودکان با فراگيري ارزش ها ، هنجارها و تربيت رواني مناسب براي ايفاي نقش مثبت در بزرگسالي آماده مي شوند و مهمترين عامل فروپاشي اين نهاد ارزشمند متارکه يا طلاق است. 

امروزه جامعه انسانی شاهد افزايش روزافزون نرخ طلاق در جامعه است؛ بطوري که بيم نابودي بنياد خانواده وجود دارد و به دنبال آن جامعه شاهد بروز روز افزون انحرافات اجتماعي، ناهنجاري هاي رواني و انواع بيماري هاي روان پريشي در افراد مطلقه و فرزندان طلاق است.

طلاق شوم ترين سرنوشتي است که ممکن است براي يک خانواده رقم بخورد با اين وجود گاه گريزي از آن باقي نمي ماند .با طلاق رشته ازدواج بين زن وشوهر قطع مي شود وازآن پس براي باز کردن گره و علقه ميان آن دو بايد برخي اقدامات انجام شود.

بعد از طلاق زن بيش تر از مرد احساس شکست مي کند چرا که نتوانسته زندگي خود را حفظ کند به خصوص که اطرافيان نيز براي او نسخه هاي جديد مي پيچد .

تحقيقات نشان داده بين ميزان درآمد زنان و پيامدهاي منفي طلاق رابطه معکوس و معناداري وجود دارد از آنجا که بيش تر موارد فرزندان با ما در زندگي مي کنند ،اگر زنان پشتوانه مالي نداشته باشند از نظر رواني ،خانوادگي و اجتماعي متحمل فشار هاي روحي ،رواني وجسمي بسيار زيادي خواهند بود و البته مشکلات مالي قسمتي از مسائل و مشکلات زنان مطلقه مي باشد .که به پاره اي از آنان اشاره مي شود .

الف )پيامدهاي فردي طلاق بر زنان :
– فشار هاي روحي ورواني ؛سرزنش ديگران
-ياس و افسردگي
-پذيرش نقش هاي چند گانه
-نگراني از ازدواج بعدي و مشکلات فرزندان
-ترس و تنهايي ،سرخوردگي
-مشکلات ناشي از عدم حضانت فرزندان
-در صورت حضانت ،مشکلات تربيتي فرزندان
-احساس ناامني
-کاهش رضايت از زندگي
ب)پيامدهاي خانوادگي طلاق بر زنان :
-عدم حضور در جمع فاميلي و دوستان به دليل باورها و قضاوت هاي غلط
-جلب حمايت فرزندان براي تحکيم موقعيت خويش و موجه جلوه دادن خود
-سرزنش ،تحقير،تهديد و طرد از طرف خانواده و بستگان
-از دست دادن حمايت هاي خانواده خود و خانواده همسر
-اجبار براي ازدواج مجدد
-پيشنهاد غير متعارف اطرافيان
-دلسوزي و راه حل هاي نابجا
ج)پيامدهاي اجتماعي طلاق بر زنان
-مشکلات اقتصادي خود وکودکان و به تبع آن تن دادن به هر شغلي و در هر محيط نامناسب
-عدم پذيرش اجتماعي (اجاره کردن خانه و اشتغال)
-مورد سوءاستفاده قرار گرفتن به علت نياز مالي و جنسي
-افزايش جرايم ،تزلزل اجتماعي ،افزايش هزينه هاي کشور ،اعتياد
-نگهداري فرزندان بزهکار وکودکان خياباني
-افزايش فقر، فساد، فحشا و قتل
-ازدواج موقت و بر هم زدن کانون خانوادگي ديگران
-بدبيني و سوءظن و قضاوت هاي تنگ نظرانه نسبت به زنان مطلقه
-پيشنهاد هاي غير متعارف و غير اخلاقي
پيامدهاي طلاق بر مردان
در طلاق حتي اگر تقاضا از طرف خانم ها باشد که عمدتا اين طور است و يا مقصر زن باشد ،توافقي باشد و يا رضايت کامل زن و در هر صورتي که طلاق انجام پذيرد ،معمولا مردم شوهر را مقصر دانسته و محکوم مي کنند.
مردان پس از طلاق از حمايت خانواده و دوستان و حتي فرزندان خود محروم مي شوند.اين واقعيت باعث شده که مردان پس از جدايي دچار پريشاني و اضطراب هاي شديد روحي ورواني شده و نخستين رفتاري که بروز مي دهند سرکوب احساسات شان است.
الف)پيامد هاي فردي طلاق بر مردان :
-فشار روحي رواني
-ابتلاءبه انواع آسيب ها مثل اعتياد به مواد مخدر و الکل
-اختلالات رفتاري
-خودکشي
-انحرافات جنسي (به تبع قرارگرفتن در معرض بيماري هاي عفوني و ويروسي)
-رفتارهاي غير منطقي ؛کج رفتاري، پرخاشگري ،پريشاني، بي خوابي، حمله هاي شديد اضطرابي و استرسي
ب)پيامدهاي خانوادگي طلاق بر مردان :
-از دست دادن اقتدار و منزلت
-مسايل مربوط به روابط نامادري و فرزندان
-مشکلات ناشي از ازدواج هاي موقت و يا دائم ،عجولانه و ناموفق
-مشکلات ناشي از حضانت و عدم حضانت فرزندان
-از دست دادن پيوندهاي عاطفي و همبستگي با خانواده
-طرد خانوادگي
-اختلاف با ساير اعضاي خانواده
-تن دادن به ازدواج هاي موقت و ازدواج هاي ثانويه
-در صورت ازدواج مجدد،اختلاف با فرزندان همسر
اثرات طلاق بر فرزندان :
طلاق حتي اگر بهترين اتفاق براي همسران باشد ، براي فرزندان غالبا آسيب زننده ترين حادثه است.چون والدين تحت فشار هستند معمولا نمي توانند تکيه گاه مناسب عاطفي براي فرزندانشان باشند و به نياز هاي آنان توجه لازم را داشته باشند .
يکي از مباحث مهم در مورد فرزندان طلاق اين است که آنها طلاق را انتخاب نمي کنند اين کار غالبا بر خلاف ميل و يا بدون رضايت آنان انجام مي شود و حتي اگر شرايط رندگي جديدبراي فرزندان بهتر از قبل باشد ،تصور آنان براين است که به دليل طلاق والدين ،بدترين شرايط را دارند و همين مساله توجيهي براي بسياري از بزهکاري ها، فسادهاي اخلاقي و فرار از منزل خواهد شد. هرقدر کودک بزرگتر باشد در برابرجدايي سازگاري بهتري خواهد داشت .
تاثير طلاق بر پسران :
پسران بيشتر از دختران تحت تاثير طلاق قرار مي گيرند و اين تاثيرات طولاني تر است . پسرهايي که با پدرشان زندگي مي کنند در مقايسه با پسرهايي که با مادرشان زندگي مي کنند سازگاري بهتري دارند .
پسران بعد از طلاق نامنظم و پرخاشگر شده و کنترل اندکي بر خود خواهند داشت .
پسران وابسته و مضطرب ترند و از نظر عزت نفس نيز مشکلاتي خواهند داشت .
در مدرسه نيز مانند خانه به هنگام بازي رفتاري نامعقولانه تر از کودکان خانواده هاي معمولي دارند . اين رفتارها از دو ماه تا يکسال بعداز طلاق ادامه خواهد داشت و از سال دوم ، مشکلات کمترمي شود .
تاثير فقدان پدر، در پسرها بيش از دخترها است، پسران در ازدواج خود نسبت به زنان و همسر خود بدبيني و سوء ظن پيدا مي کنند .
تاثير طلاق بر دختران :
دختراني که با پدرشان زندگي مي کنند در مقايسه با دختراني که با مادرشان زندگي مي کنند، سازگاري کمتري دارند .
دختراني که از پدر دور هستند از لحاظ خصوصيات شخصيتي و رفتاري چندان تفاوتي با آنهايي که با پدر و مادر زندگي مي کنند ، ندارند .
طلاق بر ازدواج فرزندان دختر تاثيرات منفي بيشتري دارد .
مورد سرزنش همسر و خانواده او قرار مي گيرند .
در مورد تربيت فرزندان خود دچار مشکل مي شوند چون الگوي مناسبي ندارند .
از مردان متنفر شده و به سختي با همسر خود سازگار مي شوند .
پيامدهاي فردي طلاق بر فرزندان :
تا 4 سالگي استنباطي از مفهوم طلاق ندارند .
از 6 سالگي که مفهوم طلاق را مي فهمند دجار افت تحصيلي و ترک تحصيل مي شوند چون درک روشني از رابطه علت و معمولي ندارند ، خود را مقصر دانسته و گناه جدايي والدين را به گردن خود مي بينند .
نوجوانان به علت ماهيت خاص نوجواني به سختي با شرايط جديد سازگار مي شوند خلاء عاطفي ، احساس بي پناهي ، درماندگي ، افسردگي و انزوا ، اختلال شخصيت ، اختلال در هويت فردي ، تجربه عقده حقارت ناشي از محروميت از محيط خانوادگي ،
مشکلات جسمي ، بي اشتهايي و ناراحتي، فرار از منزل، کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس از پيامدهاي طلاق بر فرزندان است.
پيامدهاي خانوادگي طلاق بر فرزندان:
فرزندان حتي اگر بخواهند با نامادري و ناپدري سازگار و مهربان باشند در مقابل والديني که از آن محروم هستند احساس گناه مي کنند و همين امر مانع از سازگاري آنان مي شود .
فرزندان طلاق حتي از يکي از والدين خود نيز نمي توانند به خوبي بهره مند باشند ،چون والدين بعد از طلاق دچار گرفتاريهاي مضاعف از همه نظر خواهند شد .
پيامدهاي اجتماعي طلاق بر فرزندان :
– ارتکاب جرم و بزه
– پرخاشگري و ناسازگاري با اطرافيان ، فرار از منزل و ولگردي .
– خودکشي
– کاهش ميل به ازدواج از سوي مردم با فرزندان طلاق
– مورد سوء استفاده جنسي ، قاچاق ، سرقت و…
– ترحم ، تحقير ،بدبيني و سوء طن جامعه
– فساد ، فحشاء ، اعتياد
– بي انگيزه شدن براي ادامه تحصيل و اشتغال
عوامل درخواست طلاق از سوي زنان :
-عدم تفاهم اخلاقي، ناسازگاري زن، عدم تمکين و ترک منزل توسط زن .
-عدم تامين جاني، هتک حرمت زناشويي، بيماري هاي صعب العلاج زن.
-اختلالات جنسي و عقيم بودن زن.
-اشتغال زن،مهريه سنگين.
-زنداني بودن زن، هزينه هاي سنگين مراسم عروسي
براي بررسي دقيق تر هر مورد طلاق ضروري است به تفکيک سطح تحصيلات، ميزان درآمد، طبقه اجتماعي و مسايلي از اين دست مورد تحليل قرار گيرد و براي تقويت ضريب استحکام پيوندهاي خانوادگي، بايد به فکر ايجاد نهادهاي مدني در اين حوزه بود.

لینک کوتاه : https://khateshomal.ir/?p=2892

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.