پدیده جهانی شدن، به دلیل تأثیرات فراوانی که بر فرهنگ اقتصاد و سیاست کشورها و ملّتها داشته و دارد، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
در دنیای امروز که رشد و توسعه پر شتاب وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژیهای ارتباطی ـ اطلاعاتی، فاصلهها را کم کرده و مرزهای زمان و مکان را درهم شکسته، موضوع «جهانی شدن» از اهمیت بالایی برخوردار است و تأثیر آن را میتوان در تمامی جنبههای مختلف زندگی، از بزرگترین آرمانها و ارزشهای انسان تا جزئیترین مسائل زندگی، مشاهده کرد.
یکی از مهمترین حوزههایی که در موضوع جهانی شدن طرح میشود، رابطه دین و جهانی شدن است. جهانی شدن در شرایط دنیای امروز و با توجه به رشد و توسعه ارتباطات، پدیدهای طبیعی است و سیر طبیعی و تاریخی جوامع بشری منجر به پیدایش آن شده است.
جهانی شدن از فرآیندهایی است که در اثر توسعه تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی به وجود آمده است و موجب فشردگی جهان و تقویت خود آگاهی جمعی انسانها میشود. جهانی شدن روندی است طبیعی که دهکده جهانی را تحقق میبخشد؛ انقلاب ارتباطات نوع جدیدی از ارتباطات مجازی را که خالی از روح حاکم بر روابط واقعی اجتماعی است به وجود آورده و از طریق ماهواره، اینترنت و… جهان جدیدی به موازات جهان واقعی پدید آورد.
در چنین شرایطی فضای مجازی شکل میگیرد و فرهنگها همه از طریق واسطههای الکترونیکی منتقل میشود، مفاهیم زمان و مکان معانی تازهای پیدا میکند. فواصل زمانی و مکانی عملاً از میان برداشته میشود و انتقال این اطلاعات و دادهها و سرمایهها و امکان ارتباط همزمان میان افراد در نقاط مختلف به وجود میآید.
رسانههای گروهی دو نقش اساسی در تغییر فرهنگی جامعه های امروزی بر عهده دارند. از یک سو فرهنگ توده را نشر میدهند و از سوی دیگر منبع تغذیه نخبگان جامعه با هدف نوآوری و ابداع هستند، رسانههای گروهی حلقه اتصال محیط بزرگ با جامعه کل یا محیط کوچک است.
هر یک از عوامل اصلی خلاقیت عامل تحرک و پیش برنده توسعه فرهنگی است. بحث جهانی شدن و مقوله رسانهها چنان با یکدیگر پیوند خورده است که تصور تجربه کردن جهانی شدن بدون رسانهها، محال به نظر میرسد.
اهمیت و تاثیر رسانهها در فرهنگ اینگونه است که رسانهها در فرهنگ جامعه نقش غالب را بازی میکنند و این بازی را نه فقط با بازتاب دادن فرهنگ بلکه با شرکت در فرهنگ سازی نیز به اجرا می گذارند. این فرهنگ سازی میتواند از سوی غولهای رسانه یی و ترویج آن در دیگر کشور ها و به منظور ایجاد یک فرهنگ سلطه صورت بگیرد.
هدف رسانهها از قدرت نرم در ابتدا مدیریت افکار عمومی نیست، بلکه رسانهای در این دنیا موفق است که بتواند با افکار عمومی حرکت کند و خود را سازگار با آنها نشان دهد، جهانی شدن به مجموعه پیچیدهای گفته میشود که به موجب آن دولتهای ملی به یکدیگر مرتبط و وابسته میشوند، جهانی شدن در واقع همکاری آگاهانه و یا الزامی ملتها و فرهنگها جهت زیستن در یک جامعه واحد جهانی است.
از یک سو یک چهارچوب مفهومی برای تبیین واقعیتی جاری جهانی است و از سوی دیگر، تبیین نوعی جهان بینی و نگرش درباره ی جهان به عنوان یک منظومه به هم پیوسته، فرآیندی تک بعدی نیست، بلکه این پدپده، فرآیندی منسجم و یکپارچه است که در تمامی عرصه ها و حوزه های اجتماعی رسوخ کرده است.
جهانی شدن، پدیدهای چالشگر است؛ به گونهای که به ابعاد آن قلمرو بسیاری از مفاهیم کلاسیک همچون نظم، امنیت، دولت، حاکمیت ملی، هویت، اقتدار ملی، فرهنگ و… را در نوردیده و زمینه را برای تفسیر آنها فراهم کرده است.
یک فرآیند و پروسه است، نه یک وضعیت غائی. ما در جهانی شدن با فرآیند «شدن» سرو کار داریم . فرآیندی که به کمک عواملی همچون نظام ارتباط جهانی، سازمان های بین المللی و… مرزهای ملی را نادیده گرفته و بسیاری از پدیده ها را دستخوش تحول و تبدیل و تأثیرپذیری کرده است، با توسعه و گسترش وسایل ارتباطی از قبیل اینترنت و ماهواره، ما شاهد یک نوع تنیدگی جهانی و ارتباط تنگاتنگ جوامع بشری در عرصه ی فرهنگ، سیاست و اقتصاد شدهایم.
فرآیند جهانی شدن موجب افزایش معرفت بشری و تحکیم روابط بین المللی شده، یک رفاه و توسعه نسبی را برای جهانیان به ارمغان خواهد آورد. از طرفی بحثهایی نیز باعث به وجود آمدن چالشهایی میشود؛ موضوعاتی از قبیل حقوق بشر، منع گسترش سلاح های هسته ای، تجارت جهانی، تأسیس دیوان کیفری بین المللی و… بعد جهانی شدن فرهنگ، جهانی شدن، باعث همگرایی و نزدیکی ادیان و مذاهب شده که این خود پایههای مشترک جهانی آنها را محکمتر میسازد امروزه نقش رسانهها و میزان نفوذ آنها در ساخت فرهنگی جوامع بر کسی پوشیده نیست.
نقش عمده رسانهها در شکل دهی به افکار عمومی باعث شده اهمیت رسانهها تا این حد مورد توجه قرار گیرد. تکنولوژی ارتباطات به عنوان یکی از ارکان جهانی شدن تاثیرات شگرفی بر زندگی انسان امروزه داشته به گونه ای که در برخی موارد اندیشه، نگرش، رفتار و حتی هویت انسانها رامتحول و دگرگون ساخته است.
در نتیجه رسانههای جمعی به ویژه رسانه ملی که از کارگزاران مهم جامعه پذیری به حساب میآیند و نقش بسیار مهمی در تقویت، ترویج و نهایتاً انتقال فرهنگ ایرانی و بطور کلی بستر سازی مناسب برای عملیاتی نمودن آن در سطوح مختلف جامعه برعهده دارند. به ویژه اینکه رسانه ملی بهعنوان دانشگاه عمومی و بر اساس انتظارات جمعی به انجام دادن این مهم در بهترین سطح ممکن مأموریت یافته است.
در ایران اسلامی به اقتضای ضرورتهای ناشی از انقلاب و دفاع مقدس رسانهها باید به صورت برنامهریزی شده و ساختاری اقدامات لازم را در جهت بستر سازی عملی جهت ترویج این فرهنگ در عرصه های مختلف انجام دهند و تحقق این امر نیز با سیاست گذاری، برنامهریزی، نهادینه سازی و تمهید مقدمات و شرایط لازم میسر خواهد بود.
با این رویکرد جهانی شدن، گرچه غرب، به ویژه آمریکا بر تکنولوژیهای ارتباطی سلطه دارند اما رشد و گسترش این تکنولوژیها، به ویژه اینترنت و ماهواره، فضایی را ایجاد کرده است که میتوان به خوبی از این فضا استفاده کرد چراکه مخاطب امروز رسانهها، دیگر مخاطبی منفعل نیست که به راحتی تحت تأثیر پیام های رسانهای قرار گیرد بلکه مخاطبی فعال است که با درک وآگاهی خود، دست به انتخاب میزند و پیامی را میپذیرد و از قبول کردن پیامی خودداری میکند و این امر مستلزم هوشیاری و تیزبینی رسانههای جهان اسلام است که بتوانند از این شرایط بهترین استفاده را بکنند.
بهناز مقدس کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی