به گزارش “خط شمال” زنان سرزمینمان همیشه ثابت کردند که هرگاه میدانهای مختلف دفاع از کشور نیاز به حضورشان است؛ چگونه دوشادوش مردان در عرصه چه در 8 سال جنگ تحمیلی و چه امروز در جنگ نرم ایستادهاند.
غرور مردانهای در روحشان تلالو دارد که حتی از جگر گوشههایشان جدا شده و برای دفاع از مرز و بوم ایرانمان در جنگ و روزهای سخت حضور خواهند داشت.
خانم فاطمه تورانی یکی از بانوان غیور و شجاعی است که با وجود 4 فرزند، گوش به فرمان امام در جبهه حق علیه باطل حضور یافت تا بتواند گوشهای از بار خستگی را از دوش رزمندگان بردارد.
خستگی و دلتنگی برای این مادر در جبهه معنا نداشت و همواره در گوشه گوشههای میدان نبرد به خدمت خالصانه پرداخت طوریکه امروز در گفتوگوهایمان استقامت و شجاعت در چهره ایشان نمایان بود.
وی از عشق کمک کردن به رزمندگان و بسیجیان در دوران دفاع مقدس اینگونه میگوید: زمانی که تصمیم گرفتم برای حضور و امدادرسانی راهی جبهه شوم با استرس زیاد از همسرم خواهش کردم تا رضایتنامه را امضاء کند و ایشان با احترام فراوان به اعتقادات قلبی من گفت که با کمال میل رضایت دارد.
بانوی رزمنده دفاع مقدس افزود: از زمان شروع جنگ مدام با وجود داشتن فرزند کوچک به دنبال کمک کردن به جهادگران بودم و با بافتن کلاه، شال گردن و لباس گرم در زمستان در کنار چراغ نفتی میخواستم از غافله جا نمانم.
خانم تورانی با بیان اینکه زمانی که همسرم در جبهه بود سعی میکردم در سطح شهر برای رزمندگان از همشهریانم کمک بگیرم، گفت: لباس، غذا، کمکهای اولیه، لیوان و قاشق، پتو و چیزهای زیادی جمع میشد و تحویل سپاه میدادم تا برای اهواز ارسال کنند.
وی تاکید میکند که دغدغه و هدف من اطاعت از فرمان امام (ره) بود چراکه در شهر خودم محمودآباد میدیدم نوجوانان با دستکاری در سن شناسنامهای خودشان چگونه به دل تیر و تانک دشمن میروند تا من در خانه با آرامش زندگی کنم.
بانوی رزمنده محمودآبادی خاطرنشان کرد: قبل از اعزام همیشه به سپاه میرفتم و در انجام کارها کمک حال بود؛ در این بین تمام آموزشهای نظامی و امدادی را دیدم تا حاضر برای رفتن باشم.
تورانی بیان داشت: زمانیکه همسرم از جبهه برای مدتی به خانه برگشت؛ دخترکوچکم ۴ ساله بود که با ۳ فرزند دیگرم به او سپردم و راهی جبهه شدم؛ زمان حرکت بینهایت بیقرار فرزندانم بود اما در ایستگاه اول که شهرستان چالوس بود و یک شب در آنجا برای راهی شدن به تهران اقامت داشتم، همه تعلقات دنیوی انگار از ذهنم دور شد.
وی افزود: صبح فردا با قطار به تهران رفتیم و از آنجا به اندیمشک؛ 15 روزی در آنجا سپری شد اما من بیکار نماندم، در بیمارستان اندیمشک امدادرسانی میکردم و ملحفه میشستم.
بانوی رزمنده ادامه داد: خانمی که بهعنوان سرپرست در آنجا بود اجازه شستوشو در حوض خون (حوضی که لباسها و ملحفههای خونی را ابتدا آنجا برای شستوشوی نهایی آبکشی میکردند چراکه امکان بودن اعضایی از بدن رزمندگان در آنها بود) را به من نمیداد اما زمانی که با اصرار من مواجه شد گفت با رضایت خودت انجام بده.
تورانی اظهار داشت: بعد از 15 روز راهی اهواز شدیم تا بهعنوان امدادگر به رزمندگان خدمترسانی کنیم؛ زمان در آنجا نمیدانم چگونه گذشت؛ چه وقت شب میشد و چه وقت صبح.
وی یادآور شد: در۳ ماه خدمتم هر وقت که کارامدادی نداشتم به رختشورخانه میرفتم تا ازتمام وقتم برای خدمت به رزمندگان استفاده کنم.
بانوی رزمنده دفاع مقدس گفت: زمان برگشتن رسید و همه خواهران اعزامی انگار عزیزی از دست دادیم و گریه امانمان رو بریده بود؛ دلمان در بین آن رزمندگان ماند و جسممان راهی شهر شد.
تورانی درست کردن لیوان شیشهای برای رزمندگان را از بهترین خاطرههای در ذهن مانده خود دانست و افزود: طبق روال هر روز برای کمک به سپاه شهر رفتم که متوجه شدم برای خوردن چای لیوان شیشهای ندارند؛ بلافاصله در مسیر برگشت به خانه از روغن فروشی کمی روغن سیاه خریدم؛ از کوچه بازارها شیشه جمعآوری کرده و استکان برای چای درست میکردم.
وی عنوان کرد: تا لبه شیشه را پر از روغن کرده و آهن داغ را روی آن میگذاشتم تا حاشیه لبه شیشههای مربای کوچک ترک خورده و بشکند؛ بعد روغن را خالی و با برف تمیز میشستم و سوهان میکشیدم که دقیقا مثل یک لیوان شیشهای برای خوردن چای باشد؛ در نهایت در کارتن بستهبندی و ارسال به جبهه میشد.
بانوی رزمنده دفاع مقدس خاطرنشان کرد: هر بار که لباس و غذا برای رزمندگان بستهبندی میکردیم با آن نامهای هم برای خسته نباشید میفرستادیم و رزمندگان عزیز با محبت به نامههای ما پاسخ داده و ضمن تشکر از حال خوبشان میگفتند.
تورانی با اشاره به اینکه بعد از 3 ماه امدادرسانی به خانه برگشتم، افزود: فعالیتهای من همچنان ادامه داشت و حضور فرزندانم و زندگی در کنار خانواده همسرم هیچ وقت مانع خدمتم نشد؛ امیدوارم امروز نیز دختران ایرانم با شجاعت در جنگ نرم پیروز باشند.
وی در پایان با تاکید به اینکه ازدواج و داشتن فرزند قطعا مانع رسیدن به اهدافمان در زندگی نخواهد بود، گفت: گوش به فرمان مقام معظم رهبری با داشتن صبر زینبی روز به روز برای آبادانی کشورمان تلاش کنیم چراکه رهبری فرمودند به قله نزدیک شدیم.
به گزارش “خط شمال” فاطمه تورانی بانوی رزمنده دفاع مقدس در سال 59 برای اولین بار پایگاه بسیج خواهران را در شهرستان محمودآباد بههمت سپاه دائر کرد تا کمکی برای این مجموعه باشد و نشان دهد که ایران چه زنان غیور و شجاعی دارد.